نکات قرآنی. علیرضایعقوبی سورکی

علیرضا یعقوبی سورکی علیرضا یعقوبی سورکی علیرضا یعقوبی سورکی · 1404/4/10 23:00 · خواندن 3 دقیقه

"نکات قرآنی"
علیرضایعقوبی سورکی 
"یَأمُرونَ بِالمَعرُوفِ و یَنهَونَ عَنِ المُنکَر"
(امر به معروف می کنند و نهی از منکر می نمایند)

ضروری است که بدانیم معنای "معروف" چیست و "منکر" کدام است و عامل تعیین کننده شان کیست. برخی پنداشته اند که "معروف" یعنی کار خوب و پسندیده ای که صرفاً شارع بیان داشته است. خیر، این معنای اصطلاح معروف نیست. "معروف" به هر امر پسندیده ای گویند که اکثریت جامعه آن را پذیرفته، و "منکر" آن است که اکثریت یک جامعه آن را نپذیرفته و قبیح می داند. این یعنی عنصر تعیین کننده و اصلی برای فهم "معروف و "منکر" در هر زمانی، مردمان زنده ی همان جامعه اند. فلذا معروف و منکر در هر دوره و زمانی معنا و مصداق خود را دارد. وقتی می گویی معروف، معروف کی؟! معروف مردمان همان عصر. وقتی می گویی منکر، منکر کی؟! منکر مردمان همان عصر. مثال می زنم، دقت کن! در قرون اولیه اسلام، برده داری و خرید و فروش کنیز، برای اکثریت مردمان آن دوران امری عادی و پذیرفته شده بود فلذا برای آن نیز قوانین و مقررات و احکامی وضع کرده بودند. لکن در عصر حاضر و نزد مردمان امروز، برده داری و خرید و فروش کنیز، تبدیل به امری قبیح و "منکر" شده است. امروزه هیچ کس حتی اندیشمندان دینی آن را پذیرا نیستند. اگر کسی بخواهد در این روزگاران بازار برده فروشی براه بیندازد، تمام جهان روی سرش خراب می شوند و دمار از روزگارش در می آورند. زیرا معروف دوران گذشته، امروزه دگر معروف نیست. این نکته ایست که امروزه فقها نیز عملاً آن را رعایت می کنند. در هیچیک از توضیح المسائل های فقهی عصر حاضر، بابی تحت عنوان احکام برده داری و خرید و فروش کنیز نمی بینی. در حالیکه در کتب فقهی گذشته چنین بابی موجود بوده است. ای دوست، "معروف" را فهیمانه دریاب. چه بسا چیزهایی که روزی معروف بوده و احکام خاص خودش را داشته ولی امروزه دگر معروف نیست. و نکته همین است؛ معروف و منکر برای مردمان هر عصری، در زمان خودشان معنا و مصداق می یابد. زیرا این امری است که مرتبط به پذیرش یا عدم پذیرش فرهنگ اغلب افراد زنده ی جامعه است. معروف و منکر سده های پیشین، ممکن است منطبق بر آگاهی های این زمان باشد و ممکن است نباشد. اگر بود که فبهاالمراد، و اگر نبود نمی توان با زور چیزی را تحمیل کرد که مردمان آن را معروف نمی دانند. و این نکته ایست که در مثال برده داری و خرید و فروش کنیز، به وضوح عیان شده است. امر به معروف و نهی از منکر، همچون فروع دیگر مثل نماز و روزه که برخوردار از احکامی ثابتند، نیست. آن خود یک فرع مستقل از فروع دین را تشکیل می دهد و دارای موضوعات خاص خویش و پویایی خویش است. دو عنصر اساسی در امر به معروف و نهی از منکر، نقش تعیین کننده دارند؛ یکی زمان و دیگری پذیرش فرهنگ مردمان. زیرا مراد از "معروف"، معروف قاطبه ی افراد جامعه است. این امری اجتماعی است و وجه تمایزش با دیگر احکام شرعی همین است. بی شک آنکه میخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند باید عالِمی جامعه شناس باشد. زیرا این قضیه مستقیماً به جامعه و فرهنگ جامعه مربوط است. این جامعه شناسی ضروری است. از منظر فقهی، باب "معروف و منکر" پر از مسائل مستحدثه است. برای آنکه این اصل سازنده آثار نیک و رشددهنده از خود بجا گذارد، عاملان آن باید فرهیختگانی فهیم و مردم شناس و مردم دار و مداراکننده باشند. "امر به معروف و نهی از منکر" یک اصل مترقی و رشددهنده برای هر جامعه است. یک امتیاز بزرگ است. آورنده ی امنیت حقیقی و پایدار است. نباید آن را بد مطرح نمود، یا از آن سوء استفاده کرد و یا تبدیل به اهرم فشار ناحق بر دیگران نمود که اینچنین رفتاری بی شک آثار سوء و مخرب روحی و روانی فراوان و گاه غیرقابل جبران برجای خواهد گذاشت.

نکات قرآنی . علیرضایعقوبی سورکی